کد آهنگ

عمق فاجعه

سه شنبه, ۲۳ آذر ۱۳۹۵، ۰۳:۱۰ ق.ظ


با پشت انگشت های باریکش اشک را از نگاه ملتمسانه ی او پاک کرد و آرام گفت:

برمی گردم...


دست های لرزانشان روی هم سایید.

باران تمام ایوان را خیس کرده بود.

آخرین نگاهشان از درز در به هم دوخته شد.

و صدای سهمگین بستن در و یک سوت ممتد برای همیشه در گوشش ماند...



نبودنش غصه های بزرگی را برای او به ارث گذاشت.

اما هنوز که هنوز است

بزرگترین غصه ی او همان اندوه بی جواب همیشگی ست:

نکند می دانست که قرار است

دیگر هرگز مرا نبیند...


  • ۹۵/۰۹/۲۳
  • سعید کریمی
تنها امکان ارسال نظر خصوصی وجود دارد
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
نظر شما به هیچ وجه امکان عمومی شدن در قسمت نظرات را ندارد، و تنها راه پاسخگویی به آن نیز از طریق پست الکترونیک می‌باشد. بنابراین در صورتیکه مایل به دریافت پاسخ هستید، پست الکترونیک خود را وارد کنید.