کد آهنگ

۴ مطلب در مرداد ۱۳۹۳ ثبت شده است


بعضی داغ ها همیشه داغ اند! بعضی زخم ها همیشه جاری...

بعضی دل ها همیشه ابری و بعضی نقطه چین ها همیشه خالی...

عادت! فقط عادت می دهم ؛ دلم را، به داغِ داغ -و- دردِ درد.


پ ن : هیچی!


  • ۴ نظر
  • ۲۱ مرداد ۹۳ ، ۱۷:۳۰
  • سعید کریمی

برای حرف های دوتایی؛ بین ما دو تا.

  • ۲ نظر
  • ۱۹ مرداد ۹۳ ، ۰۲:۳۳
  • سعید کریمی

درد آنجاست؛

که درسِ دَوا خوانده باشی در حد تیم ملی!

که از صبح خروس خوان تا بوقِ سگ؛ توی دواخانه سنگ فرش بسایی؛

که قرارداد ببندی با دواها که کنارشان باید؛ روزی یک نخ از موهای نازنینت را سپید کنی؛

که دوای دردِ همه را بپیچی بگذاری کف دستشان؛

و ندانی دوایِ دردِ خودت کجاست!...


دردناک تر از این درد؛ این درد است! که؛ دوا-ت توی همین قفسه،کنار دستت باشد!

همین قفسه ی دلتنگ که بارها نخکش کرده آستینت را...


 .:. 

پ ن:

دردناک تر از این همه که گفتم، این است که نگفتم؛

که اصلا یادت برود دردت را، چه رسد به دوا-ت!

که اصلا یادت برود خودت را... یادت برود اسمت را... قَالَ رَبُّکَ لِلْمَلاَئِکَةِ إِنِّی جَاعِلٌ فِی الأَرْضِ خَلِیفَةً...

  • ۴ نظر
  • ۱۷ مرداد ۹۳ ، ۱۳:۰۴
  • سعید کریمی

بدم می آید از تمام میم هایی که می چسبند به آخرِ نَفَس.

بدم می آید از تمام میم هایی که می چسبند به آخرِ چشم ها.

بدم می آید از تمام میم هایی که می چسبند به آخرِ بهترین.

بدم می آید از تمام میم هایی که می چسبند به آخرِ اسم کوچکم.


کاش دستم می رسید به تمام میم های دروغگوی ولگردِ مالکیت

همه شان را دسته میکردم؛ میرفتم روی پل باغ صفا

می ریختمشان توی رودخانه ی خشک...

تا بروند؛ گم شوند؛ برسند به دریاچه ی نمک!

لای نمک ها حل شوند؛ محو شوند؛ نیست شوند؛ از الفبای عاشقی.


پ ن: یا مرهم درد یا مولا

پ ن۲: یا عشق و یا طاهر

  • ۳ نظر
  • ۱۱ مرداد ۹۳ ، ۰۲:۰۱
  • سعید کریمی