کد آهنگ

بدون عنوان

يكشنبه, ۲ شهریور ۱۳۹۳، ۱۰:۱۷ ق.ظ

 

چشم هام باز میشوند؛خیس اند و ترسیده!

چند لحظه خیره میشوم به سقف؛ به شبِ چشم هات که چسباندم به سقف!

عَرق سرد نشسته روی پیشانیم؛

مثل ماهی؛ توی ده ثانیه پانزده بار نفس میکشم!

به زحمت خودم را از تختخواب پرت میکنم پایین...

چهار دست و پا میروم پای صندوق چوبی کنج اتاق؛

تمام نامه هات را زیر و رو میکنم؛

دست میکشم روی تک تک واژه ها؛

نه...نیست!

حرفی از رفتن نیست توی نامه هات!

پس چرا خواب گرگ دیدم من؟ 



پ ن:دوباره قرص‌ زیر زبانی نیتروگلیسیرین ایرانی! +دوعدد آسپرین بدون آّب!

پ ن 2:یک نفس عمیق میکشم...

  • ۹۳/۰۶/۰۲
  • سعید کریمی

نظرات (۴)

شاید دست هایم بی حس شدن؛ و  حرف رفتن در بین کلمات را احساس نمیکند...
و درآخر من می مان ومن!....
عاشقی دردسری بود، نمی دانستیم......

پای همه چیزش ایستاده ای به مهر!
جانت را هم که همان اول کار در طبق اخلاص...

لیکن خوب که می نگری؛
خودش کجاهاست، خدا می دونه...!
پاسخ:
هوالسلام

چقدر سخت حرف میزنید شما

دم شما گرم
شاید باید نوشت:

خنجر بزن از پشت؛
ولی لااقل
پیش رو بخند...

پاسخ:
وای نه!
فریاد بکش سرم
 داد بزن
بکش توی گوشم
اما
خنجر نزن از پشت.
التماس میکنم
خواب؛ 
نود و چهارِ تقویم؛ 
سیستانی یا بلوچ، درست یادم نیست؛
زخم صورت اما خوب یادم مانده؛ 
بدبیاری بعدش هم...
تنها امکان ارسال نظر خصوصی وجود دارد
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
نظر شما به هیچ وجه امکان عمومی شدن در قسمت نظرات را ندارد، و تنها راه پاسخگویی به آن نیز از طریق پست الکترونیک می‌باشد. بنابراین در صورتیکه مایل به دریافت پاسخ هستید، پست الکترونیک خود را وارد کنید.