نازنین(ص)
شنبه, ۱۱ دی ۱۳۹۵، ۱۲:۴۲ ق.ظ
بت ها به نگاه تو ایمان آورده بودند
و دخترکان؛ ضریح امید به دست های تو بسته بودند
شب از زلف تو رنگ گرفت
و ماه از برق چشم ها_ت متولد شد...
عصا بی نام تو اژدهاشدن نمی دانست.
مسیح بی نفس های تو زنده کردن نمی توانست.
اصلا تورا چه حاجت به معجزه؛
وقتی حجازِ وحشیِ زیبا ندیده، دل به لبقندت باخت.
وقتی از این فاصله، از این سال های دوریِ نوری؛ هنوز که هنوز است مهرت به سردی دست ها-م خورشید است و هنوز از قله های مأذنه، عطر تو می پیچد در جان بیابان های تنهای تنها.
- ۹۵/۱۰/۱۱