صدای ماشین سرتراشی برای دیوانه ها ترسناک ترین صدای عالم ست...
پنجشنبه, ۱۵ آبان ۱۳۹۳، ۱۲:۲۲ ق.ظ
بریدم...؛
گیس هام را نه فقط!
که از خیلی چیزها و خیلی ها هم بریدم!
::
زل میزنم تا منِ کرک و پر ریخته را توی آینه ببینم ؛
اما ؛
جز زخمی که جا خوش کرده توی سرفه هام
و جای خالی تو در کنارم
چیزی نمی بینم!
.:.
پ ن : توی فیلم پرسه در مه؛ غمگین ترین لحظه اش برا-م ؛ وقتی بود که ماشین سرتراشی را برداشت و افتاد به جان کله ی پر هوا-ش
پ ن 2:بعضی دیوانه ها خوب میفهمند که کار باید به کجا برسد که دیوانه ای تن دهد به صدای ماشین سرتراشی.
پ ن 3:هم - شنیدم پناه برخدا؛ پیر درویشی را بعضی ها گرفته بودند و کرک و پرش را ریخته بودند و سر و مو و ریش ها-ش را صفا داده بودند!
پ ن 4:و هم - وقتی یکی را میکنند زندان - کرک و پرش را می ریزند- و سربازها هم - و کلاس اولی ها هم - و شیمی درمانی کرده ها هم - و دیوانه ها هم وقتی می برندشان دیوانه خانه...
پ ن5: ...
- ۹۳/۰۸/۱۵